جدول جو
جدول جو

معنی قوج بین - جستجوی لغت در جدول جو

قوج بین
به پهلو خوابیدن به طوری که زانوها به شکم بچسبد
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
ویژگی کسی که به جنبه های مثبت امور می نگرد، امیدوار
فرهنگ فارسی عمید
(دَ یَ دَ / دِ)
که موی را ببیند، که چشمی تیزبین داشته باشد و موی را ببیند و تشخیص دهد، (از یادداشت مؤلف)، باریک بین، تیزبین، (از یادداشت مؤلف) :
سنانش از موی باریکی سترده
ز چشم موی بینان موی برده،
نظامی
لغت نامه دهخدا
(نِ)
بینندۀ گوه، کسی که نگهبانی میکند از فرناک و آنجا را پاک و پاکیزه می نماید، (فرهنگ شعوری ج 2 ص 325) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(طِ بُ دَ / دِ)
آنکه همیشه به همه کار با نظر خوب نگرد. مقابل بدبین. آنکه وجهۀ خوب امری مورد توجه اوست. آنکه نظر خوش بقضیه و واقعه دارد. (یادداشت مؤلف) : مردی خوش بین با آدمی بدبین باده می پیمائیدند، چون شیشه به نصف رسید خوش بین بدبین را گفت نصف شیشه پر است و بدبین خوش بین را جواب داد آری نصف آن خالی است. (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
آنکه دور را بیند مقابل نزدیک بین، چشمی که دور را بیند مقابل نزدیک بین، عاقبت اندیش، دستگاهی که برای رویت اجسام دور (رصد کردن ستارگان یا رویت مناظر زمین) بکار رود. یا دور بین عکاسی دستگاهی که برای ایجاد تصویر واضح از شی یا شخص بکار رود. کلیه دستگاههای عکس برداری مشتملند بر: عدسی که تصویر را تشکیل میدهد، اطاق تاریک که عدسی در آن نصب شده، شاسی یا قرقره های فیلم که صفحه حساس روی آن قرار گیرد، دریچه نور که برای تنظیم و تغییر زمان عکس برداری بکار میرود، پایه که دستگاه روی آن بطور ثابت نصب میشود. یا دوربین نجومی دوربین آسمانی دستگاهی است که برای مشاهده اجرام فلکی و ستارگان آسمان بکار میرود. یا عینک دوربین عینکی که بوسیله آن نقاط نسبتا دور واضح دیده شود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خود بین
تصویر خود بین
خود خواه، مغرور
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه بنظر نیک در امور مینگرد مقابل بد بین، آنکه جهان آفرینش را پر از لطف و صفا می بیند مقابل بد بین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوت بدن
تصویر قوت بدن
تن وزداوری نیروی تن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قول بیگ
تصویر قول بیگ
حاکم شهر یا ناحیه (صفویه)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قوش بیگ
تصویر قوش بیگ
ترکی باشه دار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
کسی که به سرنوشت و پیش آمدها بدگمان نباشد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
مستبشرٌ
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
Sanguine
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
sanguin
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
otimista
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
iyimser
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
жизнерадостный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
zuversichtlich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
оптимістичний
دیکشنری فارسی به اوکراینی
دوربین، دور اندیش
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
پر امید
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
আশাবাদী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
mwenye matumaini
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
낙관적인
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
ottimista
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
楽観的な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
אופטימי
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
आशावादी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
optimis
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
มองโลกในแง่ดี
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
optimistisch
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
optymistyczny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
乐观的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خوش بین
تصویر خوش بین
optimista
دیکشنری فارسی به اسپانیایی